خدمات چاپ
1.خدمات چاپ عکس در تمامی سایزها به روی کاغذسیلک لاستر و متالیک
2.خدمات چاپ عکس سر مجلس در کوتاه ترین زمان ممکن
آتلیه عکاسی | لابراتوار عکاسی | آموزشگاه عکاسی
1.خدمات چاپ عکس در تمامی سایزها به روی کاغذسیلک لاستر و متالیک
2.خدمات چاپ عکس سر مجلس در کوتاه ترین زمان ممکن
عکاسی انتزاعی پدیده جدیدی نیست، و مردم همیشه علاقمند به خلق آثار جدید یا تغییر تکنیکهای قبلی عکاسی و ارائه آنها به شکلی جدید هستند. یکی از چیزهایی که در حال حاضر خیلیها جذب آن شدهاند هنر عکاسی از دود و ارائه آن به صورت رنگی است. اگر شما هم از کسانی هستید که میخواهید در فضای داخلی خانه با دوربینتان دست به کارهای خلاق و جدید بزنید ادامه این مقاله را بخوانید!
قبل از هر چیز باید بگویم چیزی که باعث شد این مقاله را بنویسم دیدن عکسهای زیبایی از عکاس فوق العاده با استعداد، گراهام جفری، صاحب سایت معروف Sensitive Light بود که عکسهای خاصش از طریق وبلاگها همه جای دنیا پخش شده است. مصاحبهای را با گراهام ترتیب دادیم تا ببینیم چطور چنین عکسهای دودی ای می گیرد.
قدم اول: هدایت دود
قبل از هر چیز گراهام اشاره کرد که هیچ راه مشخصی برای عکاسی از دود وجود ندارد. مدت زمان زیادی طول کشیده است تا او این تکنیک را بدست آورده است، و دیگر اینکه هر بار تصمیم به گرفتن این عکسها می گرفته، جیزهای جدیدی را می آموخته و یا کشف میکرده است.
دو راز اصلی برای دودگرافی وجود دارد، یکی معکوس کردن رنگهای عکس (inverting) و دیگری استفاده از دود خاکستری رنگ است. وی در ادامه توضیح می دهد: "این تکنیک واقعا ساده است. تنها چیزی شما باید هنگام گرفتن عکس روی آن تمرکز کنید این است که تصاویر خوبی از دود ثبت کنید. رنگها به صورت دیجیتال در مرحله بعدی اضافه میشوند."
برای تولید بهترین دود ممکن، گراهام از چوبهای عود استفاده می کند. (عود نوعی چوب است که موقع سوختن بوی خوشبوی تند و دود غلیظی تولید می کند. این عودها در عطاری ها به راحتی قابل دسترس هستند.) اگر نتوانستید عود پیدا کنید، هر چوب دیگری که دود غلیظ خاکستری دارد جایگزین مناسبی برای عود میباشد.
وقتی دود مناسب را تولید کردید، نوبت به هدایت آن به صورت مستقیم و خطی و بدون پراکندگی و بعد از آن نورپردازی مناسب است. ببینیم خود گراهام در این مورد چه می گوید: "از نظر من نورپردازیای مناسب است که دود را از پس زمینه جدا کند."
به نظر می آید دود به تنهایی یک سوژه جالب است، اما گراهام می گوید که در عکسهایش دود سوژه اصلی نیست، بلکه از آن صرفا به عنوان یک ابزار برای تولید عکسهای غیر معمول استفاده میکند: "قصد من عکس گرفتن از دود نیست، بلکه ایجاد تصاویری با استفاده از دود است." این رویکرد بدین معنی است که شما کاملا اجازه دارید که به شکلی خلاق، تا حدی که نیاز است دود را کنترل کنید. تنها چیزی که باید نگران آن باشید این است که چطور یک نتیجه نهایی موثر داشته باشید.
نورپردازی و نوردهی
بهترین راه برای گرفتن عکسهایی خوب از دود، استفاده از یک محیط تمیز با نور قابل کنترل است. استودیو محلی ایده آل است، اما هر جایی که بتوانید یک پس زمینه مشکی داشته باشید نیز کاملا کاربردی است. مهمترین مسئله هنگام عکاسی از دود این است که میزان نور به حدی باشد که بتوان حرکت دود را در هوا نگه داشت یا به عبارتی آن را فریز (Freeze) کرد. این کار را می توان با تاباندن نور زیادی (مثلا نور آفتاب که از پنجره وارد اتاق می شود) یا با استفاده از یک یا چند فلاش انجام داد. هنگامی که از دود عکس می گیرید حواستان باشد هیچ نور اضافی ای به جلوی لنز دوربینتان نتابد، (چون باعث ایجاد درخشش (glare) یا نوعی اثر جرقه مانند خواهد شد.) و همچنین به پس زمینه، چون باعث آشکار و روشن شدن آن میشود، و این دلخواه شما نیست.
آسانترین مسئله هنگام عکاسی این است که به دود اجازه بدهید به اختیار خودش بالا بیاید. به جای اینکه عود یا منبع دود را دستکاری کنید، سعی کنید به آرامی نسیمی را در هوا ایجاد کنید تا جریان صاف دود را به هم بزنید. حتی می توانید با برهم زدن این جریان صاف، شکلهای جالبی را تولید کنید: یک خط کش، یک قاشق برعکس و یک ورقه کاغذ را امتحان کنید، آنها را وارد جریان دود کنید و نتیجه را ببینید.
گراهام شرح می دهد: "من به دنبال خطوط و اشکال صاف هستم." برای انجام این کار، او عکسش را با نور خیلی زیاد و دیافراگم کم (و در نتیجه عمق میدان بیشتر) می گیرد. "اگر به دود اجازه بدهید که به طور طبیعی بالا بیاید، این کار خیلی راحت تر می شود."
واضح است که با استفاده از دیافراگم بسته تر برای ثبت دقیق جریان صاف دود، مقدار زیادی از نور را از دست می دهید. این یک مشکل محسوب می شود، چرا که برای فریز کردن دودی که مدام در حال حرکت است، به سرعت شاتر زیادی نیاز دارید. بطور کاربردی، منظور سرعت 250/1 یا بالاتر است. همزمان با این کار، هرگز حساسیت دوربینتان را بالا نبرید، چون جریان صاف و لطیف دود ممکن است توسط مقداری قابل توجهی نویز از بین برود. نیازی به گفتن نیست، اما وقتی همزمان حرف از ISO کم، دیافراگم بسته و سرعت شاتر بالا است، یعنی شما به نور واقعا زیادی نیاز دارید.
من بهترین عکسهایم از دود را با نور 2000 وات از فلاش استودیوی Bowen درحالی که یک سافت باکس جلوی آن نصب شده است گرفتهام. من این راه حل را ترجیح میدهم چون سافت باکس یک نور تخت و مسطح را میدهد. اما وقتی این نور زیاد میشود، ممکن است مشکلاتی که ذکر شد، از قبیل روشن شدن پس زمینه و یا تابیدن نور به لنز ایجاد شود، که در این صورت محدود کردن این نور ممکن است سخت شود. من دریافتم که اگر شما خود سافت باکس را کاملا نزدیک به دود قرار دهید، می توانید نتایجی عالی داشته باشید. هر چند عکسهای من به خوبی عکسهای گراهام نیستند. روش او متفاوت است: "برای تمامی مقاصد کاربردی، نوری که برای روشن کردن دود استفاده می شود، از یک فلاش استودیو که یک اسنوت (Snoot) روی آن سوار شده است و کنار یا پشت دود یا جایی بین این دو محل قرار داده می شود تولید می شود. (اسنوت، وسیلهای است که روی فلاش نصب می شود و نور را به شکلی خاص متمرکز می کند. نتیجه این تمرکز، چیزی شبیه به نور چراغ قوه است، یک دایره کوچک نوری که نقطه خاصی از فضا یا مثلا دیوار را روشن میکند.
یک نکته مهم در مورد نور سنجی: اگر شما می خواهید با فلاش های خارجی (external) کار کنید، شاید نیاز باشد تا در حالت تمام دستی عکاسی کنید. بعید به نظر می رسد که نور سنج داخلی شما بتواند شما را در این مورد کاملا راضی کند. به علاوه، کنترل دقیق نور برای این کار کاملا حیاتی است. شما باید خروجی فلاش و دیافراگم را طوری تنظیم کنید که روشن ترین قسمت دود، تقریبا سفید باشد، اما نه به طور کامل. می دانید که اوراکسپوز، جزئیات را از بین می برد و در ضمن، هنگامی که تصویر را معکوس (invert) می کنید، سیاهی بیش از حدی در دود به وجود می آید که آن را از حالت طبیعی خارج می کند. از سوی دیگر، آندر اکسپوز یا نوردهی کم، باعث می شود که تفاوت بین دود و پس زمینه به سختی احساس شود. پس حواستان به این نکته باشد.
وقتی دارید عکس می گیرید، به خاطر داشته باشید که اتاق دارای تهویه مطبوع باشد. نه به خاطر اینکه دود به شما ضرر می رساند (البته اگر دود را تنفس کنید و به مقدار کافی وارد چشمتان شود و... ممکن است همین اتفاق هم بیافتد!)، بلکه طبق گفته گراهام: "همچنان که هوای اتاق مملو از دود پراکنده شده می شود، تصاویر شما ممکن است نور، شارپنس و کنتراست را از دست بدهند.
کنترل دیجیتالی
حالا که عکسهایتان را گرفتید، وقت آن است که کار با تاریکخانه دیجیتالتان را شروع کنید. عکستان را طوری که از نظرتان مناسب است برش دهید، بعد با استفاده از Curve و Level کنتراست عکسهایتان را تنظیم کنید. اطمینان حاصل کنید که پس زمینه کاملا مشکی باشد (در فتوشاپ هنگامی که دارید میله تنظیم Levels برای رنگ مشکی را حرکت می دهید، کلید Alt را نگه دارید. این کار یک پیش نمایش از نتیجه ای را که قرار است بدست بیاید نشان میدهد). بنابراین وقتی عکس را معکوس (invert) میکنید، پس زمینه شما کاملا به رنگ سفید در میآید.
وقتی که خیالتان از بابت پس زمینه راحت شد، عکستان را معکوس کنید، تصمیم اینکه پس زمینه سفید یا سیاه بهتر است با خود شما است. به چیزی که خودتان ترجیح می دهید فکر کنید، اما اغلب پس زمینه های سفید تاثیر بسیار بیشتری دارند. اگر در پس زمینه، گرد و خاک، نقاط روشن یا ردی از دود مشاهده می کنید، از یک برس با همان رنگ (سیاه یا سفید) یا ابزار clone استفاده کنید تا از شر آن خلاص شوید.
برای رنگ دادن به دود، از ابزار رنگ مایه (hue) یا ابزار اشباع (saturation) استفاده کنید. می توانید به راحتی با یک حرکت رنگ را به کل تصویر اعمال کنید، چون رنگ سفید یا سیاه خالص پس زمینه هیچ تاثیری از این ابزار نمی گیرد. (اگر دیدید پس زمینه هم تغییر کرد، پس قبل از اعمال رنگ باید پس زمینه را مجددا اصلاح کنید.) با استفاده از دستور "feather selection" و ایجاد یک شیب در انتخاب بخشی از تصویر، می توانید بخشی از کل عکس را رنگ کنید، یا از چندین رنگ استفاده نمائید. حالا با استفاده از ابزار hue و saturation می توانید تنها بخشی از دود را رنگ کنید. جذاب است! نه؟
از شروع: در این مقاله سعی شده در مورد مبانی و اصول پایه ای عکاسی پرتره صحبت کنیم. باید توجه داشت این نکات اصول اولیه و اصلی میباشد و برای اکثر پرتره های متعارف و متداول (Classic Portraits) مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
در مورد نکات ساده ولی موثری صحبت خواهم کرد که میتواند عکس های شما را از دوستان و فامیل و .. را بهتر کند. هدف ما عکاسی از صحنه ای میباشد که ارتباط احساسی با مدل در آن مشهود باشد. اگر سوژه جذاب نباشد، یا بی حوصله یا ناراحت باشد در تصویر نهایی این موضوع منعکس خواهد شد و بستگی به این ندارد که شما چقدر در PhotoShop مهارت داشته باشید.
? راحتی و آرامش مدل
سعی کنید لحظه ای را شکار کنید که چشمان مدل با دوربین’ ارتباط‘ پیدا میکنند. دوربین های دیجیتال این خاصیت را دارا هستند که شما میتوانید شات های متعددی بگیرید تا موقعی که به این’ ارتباط‘ دست پیدا کنید.
این ارتباط میتواند به راحتی بوجود آید. کافیست مدل راحت و آرام باشد یا با تغییر در نحوه قرار گرفتن دستها و یا با داشتن تعامل با محیط و اطراف خود.
? زاویه درست:
با تغییر زاویه ای سر میتوان از گرفتن عکس های بی حس شناسنامه ای پرهیز کرد. منبع نور را در مکانی تنظیم کنید که صورت مدل به طور واضح و کامل نمایان باشد ولی جزئیات صورت نیز به تصویر کشید شوند.
? ایجاد سایه ها:
به مدل زاویه ای بدهید و با استفاده از زوم، تصویری با وضوح بالا و دارای پرسپکتیو طبیعی بوجود آورید. به منبع نور هم زاویه ای بدهید که علاوه بر پوشش کل سطح صورت سایه هایی ریزی را در پشت بوجود آورد.
? پرتره های جذاب احتیاج به فهمیدن مفاهیم ابتدایی تاثیر نور نیز دارد:
استفاده خلاقانه از نور طبیعی و استفاده از نورهای استودیو میتواند تاثیر زیادی روی نتیجه نهایی داشته باشد. در پایان میتوانید ایده های نو و جدید خود را نیز مورد استفاده قرار دهید. بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیوفتد این است که مدل شما خسته و بی حوصله خواهد شد!!
? تمام قد
? حالت: برای صلابت و استحکام بخشیدن به مدل، او را در حالتی قرار دهید که دست ها به پایین کمر متصل باشد و پاها کمی از هم باز باشند و کمی خم شده باشند. سعی کنید از زاویه های پایین تر و با استفاده از لنزهای wide عکاسی کنید.
? عکسبرداری پرتره
پرتره از آغاز اختراع عکاسی تاکنون تغییرات فراوانی پیدا کرده است. برای گرفتن یک پرتره خوب باید موارد زیر را مد نظر داشته باشید:
1) صورت و خصوصیات صورت مدل را تجزیه و تحلیل کرده و بهترین حالت صورت را برای عکاسی درنظر بگیرید. برای این کار مدل را بررسی کنید، اول با او صحبت کرده تا بتوانید بهترین حالتی که معایب او به نظر نرسد را انتخاب کنید. به عنوان مثال اگر کسی دارای چانه چاق می باشد نباید سر خود را به پایین بیاورد.
2) یکی از مهمترین وسایلی که برای عکسبرداری پرتره مورد نیاز است استفاده از عدسی های خاص پرتره می باشد که ویژگی نرم کردن تصویر را دارا می باشند. این ویژگی را نباید با واضح نبودن عکس به دلیل نامیزان بودن عدسی اشتباه گرفت. این عدسی ها خطوط چهره مثل چین و چروک را محو می کنند. البته لازم به توضیح است که گاهی اوقات عکاس پرتره ممکن است بخواهد به عمد، چین و چروک پوست را بیشتر هم نشان بدهد.
? تاثیر فیلتر نرم کننده یا (Soft Focus)
عدسی های نرم کننده قابل کنترل بوده و می توان شدت نرمش را کنترل کرد. این عدسی ها بیشتر در دوربین های قطع بزرگ قابل استفاده می باشند. اگر از دوربین های قطع کوچک استفاده می کنید برای اعمال این ویژگی از شیشه های مخصوصی استفاده کنید که مانند فیلتر بر روی عدسی بسته می شوند و با شکست نور نرمی را ایجاد می کنند. به این شیشه ها ((فیلتر نرم کننده)) یا پخش کننده می گویند.
3) گرفتن پرتره در فاصله نزدیک باعث اعوجاج و کج شکلی می شود. لذا نباید بیشتر از 5/1 متر به مدل نزدیک شد.
بنابراین باید از عدسی هایی استفاده کنید که فاصله? کانونی بلندتری دارند تا بدون نزدیک شدن به مدل، نمای درشتی از چهره اش بردارید. بهترین لنز برای عکاسی پرتره، لنزی است که فاصله کانونی آن دو برابر فاصله کانونی لنز نرمال باشد. به عنوان مثال در یک دوربین 35 میلیمتری، یک عدسی با فاصله? کانونی 85 تا 135 میلی متر برای پرتره مناسب است.
? تاثیر لنز واید در عکسبرداری پرتره
4) نوع و اندازه دوربین برای عکاسان حرفه ای که عکس را روتوش می کنند بسیار مهم است. در کادرهای کوچک مانند دوربینهای 135 امکان روتوش نگاتیو براحتی وجود ندارد. همچنین هنگام استفاده از دوربینهای دیجیتال، هرچه رزولوشن سنسور بیشتر باشد، برای عکاسی پرتره مناسبتر است.
5) زمینه باید متناسب با موضوع باشد.
6) دوربین باید در جایی تعبیه شود که بتواند مناسب ترین زاویه ها را دارا باشد.
7) فاصله طوری تنظیم شود و دیافراگم تا جایی بسته شود که نقاط اصلی موضوع که مد نظر عکاس است، در داخل میدان وضوح واقع شود
? تاثیر تغییر عمق میدان وضوح
8) سوژه نباید تا آماده شدن عکاس تکان بخورد. در زمان های قدیم که حساسیت شیشه های عکاسی کم بود از آلاتی برای نگهداری و ثابت نگه داشتن موضوع استفاده می کردند. باید دقت کرد که سوژه با تکان خورد از میدان وضوح خارج نشود. در صورت استفاده از دوربین های انعکاسی سوژه دائماً در منظره یاب دیده می شود و تغییر وضوح آن مشخص است.
9) نورسنجی از مواردی است که دقت بسیار زیادی را می خواهد. نور باید به قدر کافی به فیلم بتابد. اگر موضوع نمی تواند بی حرکت باشد بهتر است با دیافراگم بازتری عکس گرفت تا با سرعت عکسبرداری بالا از تکان خوردگی موضوع جلوگیری شود؛ مانند پرتره? کودکان.
10) نور بی شک از مهمترین مسئله ای است که عکاس با آن روبروست.
به طور کلی دو نوع نور وجود دارد.
1) نور عمومی که همه جای مدل را در روشنایی لطیف قرار می دهد.
2) نور اختصاصی که فقط به نقاط لازم تابانده می شود.
نور عمومی به تنهایی موضوع را تخت و مسطح نشان می دهد. بهتر است نور اختصاصی برای القای عمق و بُعد استفاده شود. می توان به وسیله? کاغذ یا پارچه? سفید سایه ها و انعکاس های دلخواه را به وجود آورد. قابل ذکر است که در عکاسی سیاه و سفید تلفیق دو نور مصنوعی و نور طبیعی مانعی ندارد. اما در عکاسی رنگی به علت تأثیرات آبی و زرد موجود در این نورها باید نورسنجی بسیار دقیقی انجام شود و از یک نوع نور (مصنوعی یا طبیعی با کلوین یکسان) استفاده شود.
? نورپردازی پرتره:
1) نور روبرو:
تصویری کاملاً مسطح و بی عمق ایجاد می کند.
2) نور مایل:
برجستگی ها را بهتر نشان می دهد ولی قسمتی ازچهره در تاریکی است.
3) نور مماس:
برای برخی از حالت های چهره در وضع نور مایل می توان چنان پیش رفت تا نیمی از صورت را روشن کند و با آن مماس شود.
4) نور پایین:
از پایین به موضوع می تابد و حالت خاصی را به چهره می بخشد که بیشتر برای ایجاد جلوه های ویژه نوری کاربرد دارد. در این حالت سوژه کمی ترسناک بنظر می رسد..
? شرایط موضوع:
? صورت گرد یا چاغ: سوژه را نسبت به دوربین در حالت سه چهارم رخ قرار دهید، از نورپردازی کوتاه استفاده نمایید، زاویه دوربین را کمی بالا ببرید.
? صورت لاغر: سوژه را تمام رخ قرار دهید.
? صورت پرچین: از نورپردازی مات و روبرو استفاده نمایید.
? صورت لک دار یا با اثر سوختگی: نواحی دارای مشکل را در سایه قرار دهید یا موقعیت سوژه را طوری قرار دهید که مشکل در عکس دیده نشود.
? بینی بزرگ: کمی چانه را بالا ببرید، لنز دوربین را در راستای بینی قرار دهید.
? بینی کوچک: لنز دوربین را نسبت به بینی با زاویه نگه دارید.
? فک مستطیلی: از حالت سه چهارم رخ استفاده کنید، زاویه دوربین را بالاتر ببرید.
? غبغب: گردن را بکشید، سر سوژه را به طرف دوربین کج کنید.
? چشم های غیر هم اندازه: چشم بزرگتر را نزدیک به دوربین و چشم دیگر را در سایه قرار دهید.
? چشم های گودافتاده: نور را روبروی چشم ها بتابانید.
? پلک زدن: عکس را بلافاصله بعد از یک پلک زدن بگیرید.
? گوش بزرگ: موقعیت سوژه سه چهارم رخ، فقط یک گوش را نشان دهید. گوش دیگر را در سایه قرار دهید، با عینکی با فریم خالی عکس بگیرید، عینک را در موقعیت دور از نورها قرار دهید، ارتفاع نور را زیاد کرده و یا از بازتاب سقف استفاده نمایید.
? موی تیره: بررسی کنید که پس زمینه در موها محو نمی شود، از نور جداگانه مخصوص موها استفاده کنید تا موها برق بزند.
? موقعیت مردان: بالای سر را به طرف شانه دورتر متمایل کنید.
? موقعیت زنان: بالای سر را به طرف شانه نزدیک تر متمایل نمایید.( البته برای زنان از هر دوی این موقعیت ها می توان استفاده نمود.)
? در مورد دستها:
? هیچگاه نواحی صاف دست را نشان ندهید، لبه های انگشتان را نشان دهید.
? انگشتان نباید در مقابل لنز قرار گیرند.
? انگشتان را در تمام مفاصل کمی خم کنید.
? دست مردان بهتر است بسته تر و دست زنان بازتر باشد.
? انگشتان را در هم نپیچید.
? سر را در حالت تکیه داده به مشت قرار ندهید.
? گرفتن عکس گروهی:
ـ به عنوان یک قاعده? کلی، در عکس باید طیف یکنواختی در گروه دیده شود، هم از لحاظ شرایط فیزیکی گروه و هم شرایط بصری.
ـ تمام افراد گروه بهتر است دارای طیف یکنواختی از رنگها باشند، طیف گرم یا سرد.
ـ افرادی که رنگهای روشن و درخشان پوشیده اند باید در میانه گروه قرار گیرند.
ـ مردان را کمی بلندتر از زنان قرار دهید.
ـ ارتفاع قدها را به صورت منظم و به ترتیب تنظیم کنید.
ـ یکبار افراد گروه را بر اساس ارتباطشان با یکدیگر قرار داده و بار دیگر مردان را در یک سمت و زنان را در سمت دیگر کادر قرار دهید.
استقرار باز به عکسی می گویند که بین افراد فاصله? فیزیکی یا بصر باشد. استقرار بسته به عکسی گفته می شود که بعضی از قسمت افراد در عکس روی هم بیفتد و فاصله? بصری بین آنها نباشد. با ترکیب استقرار باز و بسته در گروههای بزرگ می توان عکسهای جالبی گرفت.
? ژست مخصوص زوجها
? ژست روبه روی هم: افراد روبروی هم قرار می گیرند یا همدیگر را لمس می کنند.
? ژست رو به دوربین: در این حالت دو نفر به صورت پشت سر هم با زاویه ای رو به دوربین به صورتی که جلوی بدنشان دیده شود می ایستند و به روبرو نگاه می کنند.
برای ایجاد صمیمت فاصله بین سرها را کم کنید.
فضای اطراف زوجها را در کادر، زیاد بگیرید.
? پیشنهاداتی برای نورپردازی
حالت تصویر را با نورپردازی هماهنگ نمائید.
? نورپردازی بالا (High key): القای شادی. در این حالت اکثر قسمتهای تصویر و سوژه روشن است.
? نورپردازی کم (Low key): القای غم و حالت درام. در این حالت کنتراست نورپردازی بالا می باشد.
مثالی برای نحوه? نورپردازی بالا :
? میزان نور اصلی و نورپرکننده را به هم نزدیک کنید (نسبت 1:1 یا حداکثر 1:2
? لباس روشن، زمینه? روشن.
? بدون سایه.
? نور را بر اساس مرکز زمینه تنظیم کرده و نور زمینه را یک گام بالاتر از نور اصلی قرار دهید.
? سوژه باید در میانه راه بین زمینه تا دوربین قرار گیرد.
? نور اصلی باید از دو منبع چتری با قدرت مساوی و در حالت ترکیبی باشد.
با توجه به مطالب گفته شده:
الف) اگر از یک لامپ استفاده کنید جزییات چهره مشخص می باشد و با کمک صفحات منعکس کننده یا نور یک پنجره می توان سایه های شدید را ملایم کرد.
ب) در پرتره با دو لامپ در صورتی که از یک صفحه منعکس کننده استفاده کنید می توانید تصویری با عمق و برجستگی ایجاد کنید. مهم ایجاد تعادل بین این دو نور می باشد. نباید نورها با هم مساوی باشند بلکه یکی بر دیگری برتری داشته باشد.
ج) در پرتره با سه لامپ، یک نور را نور اصلی، یک نور را نور پر کننده و نور سوم را از بالا برای کتفها و مو قرار دهید.
یکی از مشکلاتی که شاید بیشتر افراد با آن مواجه باشند ، حجم بالای عکس هایی است که با نهایت سلیقه و ذوق با دوربینشان گرفته اند. اما یک راه 10 ثانیه ای هست که می توان بدون هیچ نرم افزار اضافی حجم عکس را در حداکثر 10 ثانیه به نصف کاهش داد، البته بدون کاهش کیفیت!
شما می توانید عکس مورد نظر را در نرم افزار Paint ویندوز باز کنید و آن را دوباره ذخیره نمایید (save as ) . با این کار بدون هیچ دردسری حجم عکس شما به نصف کاهش پیدا می کند.
دنیای عکاسی دیجیتال حرفه ای از لغات و واژه های آکنده است و این اصطلاح ها برای افرادی که به شکل حرفه ای این کار را دنبال نمی کنند در بسیاری از موارد بیگانه به نظر می رسد. سعی داریم برخی از اصطلاح ها و واژه هایی را که با آن ها در دنیای تصویر و عکاسی برخورد می شود را معرفی کنیم.
? Nx (5x، 3x): N برابر، اصطلاحی است که به منظور مشخص کردن میزان فاصله کانونی از لنز استفاده می شود. این مفهوم فقط برای نشان دادن مقدار زوم اپتیکال به کار می رود.
? A/D Converter: وسیله ای که اطلاعات آنالوگ (یک عکس یا فیلم ویدیویی) را به اعداد تبدیل می کند تا کامپیوتر بتواند آن ها را ذخیره و پخش کند. تمام دوربین های دیجیتالی از یک تبدیل کننده A/D استفاده می کنند. هرچه مبدل از مقدار بیت بالاتری برخوردار باشد نتیجه کار بهتر خواهد شد. دوربین های مدرن معمولا از مبدل های 12 یا 14 بیتی برای افزایش محدوده دینامیکی – میزان نور از روشنایی به تیرگی استفاده می کنند.
? AA Cell: این اصطلاح در دنیای دیجیتال به رایج ترین منبع تامین انرژی (باتری AA) اشاره می کند.
? AA Filter: بیشتر دوربین های دیجیتال حرفه ای از یک فیلتر پایین گذر (LPF) یا ضد ناصافی (AA) در قسمت جلو تصویرگر استفاده می کنند تا مشکلات ناصافی رنگ (اعوجاج) را کاهش دهند.
? Add on Lens: به لنزهایی گفته می شود که در قسمت جلو لبه خود، شیارهایی را برای سوار کردن لنزهای معمولی، لنزهای زاویه گسترده (Wide angle) یا تله فوتو (Telephoto) دارند.
? AE (Auto Exposure): دیافراگم اتوماتیک، سیستمی است که می تواند میزان دیافراگم را بر طبق شرایط نور محیط تنظیم کند. رایج ترین انواع سیستم AE عبارتند از:
1) برنامه ریزی شده (Programmed): زمانی که دوربین به صورت اتوماتیک سرعت شاتر و میزان دیافراگم را انتخاب می کند.
2) تغییر برنامه (Program shift): شبیه نوع اول عمل می کند، با این تفاوت که در این حالت کاربر می تواند میزان سرعت شاتر و میزان دیافراگم را تغییر دهد.
3) اولویت دیافراگم (Aperture Priority): کاربر، میزان دیافراگم را انتخاب و دوربین با توجه به نورمحیط به صورت اتوماتیک سرعت شاتر را تنظیم می کند.
4) اولویت شاتر (Shutter Priority): کاربر، سرعت شاتر را انتخاب و دوربین میزان دیافراگم را با توجه به نور محیط تنظیم می کند.
? AE Lock: به حالتی گفته می شود که کاربر می تواند دوربین را در حالت دیافراگم فعلی قرار دهد و مدتی به همان صورت نگه دارد، یا اینکه دوربین را در جای دیگر گذارد و پس از مدتی عکس بگیرد. زمانی که سوژه یا عکاس آماده نباشند از این ویژگی دوربین می توان استفاده کرد. در این حالت دوربین به صورت شاتر نیمه فشرده قرار می گیرد و زمانی که شرایط مناسب عکاسی فراهم شد، شاتر به صورت کامل فشار داده می شود.
? AF(Auto Focus): "اتوفوکوس"، سیستمی که توسط آن لنز دوربین به صورت اتوماتیک فوکوس می کند.
? Aliasing: به دندانه ها و زائده هایی که در عکس های دیجیتالی – به خصوص در لبه های عکس ظاهر می شوند "دندانه دار شدن تصویر" می گویند. برای حل این مشکل از AA Filter استفاده می شود.
? Algorithm: "الگوریتم"، یک راه حل ریاضی است که برای پاسخ دهی به مسئله ها از آن استفاده می شود. در دنیای تصاویر دیجیتالی از این اصطلاح زمانی استفاده می شود که قرار است یک سری برنامه مدیریتی و تراکم سازی رنگ روی تصاویر شکل بگیرد.
? Angle of View: با کمک فاصله کانونی لنز و اندازه سنسور تصویر زاویه دید را می توان محاسبه کرد.
? Anti aliasing: به روندی که طی آن دندانه های اطراف تصویر از بین می رود و هر یک از پیکسل ها به صورت جداگانه قابل مشاهده باشند "ضد ناصافی " گفته می شود.
? Anti Shake: به ویژگی که با کمک آن میزان شدت لرزش دوربین کاهش می یابد و از تار شدن عکس ها جلوگیری به عمل آورد، ویژگی "ضد لرزش" گفته می شود. وجود چنین ویژگی در دوربین های نیمه حرفه ای به این معناست که نیازی به لنزهای داخلی نخواهد بود. در نتیجه وزن و قیمت این گونه دوربین ها سبک تر و ارزان تر خواهد بود.
? Aprture: میزان گشودگی لنز که به وسیله دیافراگم داخلی مشخص می شود "دهانه دیافراگم" نام دارد.
? Aperture Priority AE: کاربر با انتخاب "اولویت دیافراگم"، میزان نور لازم برای دوربین را تنظیم می کند.
? Archive: "آرشیو"، به مجموعه ای از اطلاعات که به مدت طولانی ذخیره شده اند اطلاق می شود.
? Artifact (ing): به تغییراتی که روی عکس اعمال می شود و جلوه ظاهری آن را تغییر می دهد "تصاویر هنری" می گویند.
? Aspect Ratio: به نسبت طول و عرض تصویر در حالت عمودی و افقی، " نسبت پهنای تصویر" گفته می شود.
? Aspherical Lens: به لنزهایی که لبه آن ها به طور کامل صاف و از حالت کروی خارج شده باشند "لنز آسفریکال" می گویند. این گونه لنز ها تصاویر بهتری ارایه می دهند.
? Automatic Exposure: "میزان نوردهی اتوماتیک"، به حالتی گفته می شود که دوربین به طور اتوماتیک میزان دهانه دیافراگم، سرعت شاتر یا هر دو را برای نوردهی مناسب تنظیم کند.
? AVI: نام فرمتی برای فیلم های گرفته شده در سیستم عامل ویندوز است.
? AWB (Automatic White Balance): سیستم "تراز سفیدی اتوماتیک"، میزان سفیدی مطلوب عکس را تنظیم می کند.
? B&W (Black& White): اصطلاحی برای گفتن "سیاه و سفید".
? Back Lit: به نورهای تابیده شده برای روشن کردن مقطعی صفحه وسایل دیجیتالی "روشن سازی" گفته می شود. برای مثال، به نوری که برای روشن کردن شماره های صفحه موبایل تابیده می شود، Back Lit گفته می شود.
? Back light: به نوری که در زمینه صفحه نمایش های LCD رنگی استفاده می شود "نور پس زمینه" گفته می شود. در گذشته برای صفحه نمایش های LCD، لامپ های فلورسنت با ولتاژ بالا به کار می رفت، اما امروزه به منظور کاهش انرژی از لامپ های LED سفید استفاده می شود.
? Banding: این اصطلاح به یک جلوه هنری از درجه بندی رنگ در تصویرسازی کامپیوتری گفته می شود. زمانی که میزان درجه بندی رنگ در تصویر مناسب نباشد این حالت به وجود می آید. از اصطلاح Color banding نیز به جای Banding استفاده می شود.
? Barrel Distortion: به نقص و عیوبی از لنز که باعث ایجاد تصویر بشکه مانند می شود "اعوجاج بشکه ای" گفته می شود. تصویر به وجود آمده در مرکز فشرده و هرچه به کناره ها می رود گردتر می شود.
? Bit: کوچک ترین واحد حافظه را "بیت" می نامند. بیت از ترکیب دو واژه "باینری" (binary) و "دیجیت"(digit) –عدد گرفته شده است. اعداد باینری 0 و 1 هستند که به اعداد روشن و خاموش نیز شناخته می شوند.
? Bit Depth: به طیف رنگ یا تیرگی هر پیکسل در تصاویر دیجیتالی "عمق بیت" گفته می شود.
? Bitmap: به روشی از ترسیم پیکسل یک تصویر که بیت به بیت انجام می شود، "بیت مپ" (نقشه بیتی) گفته می شود. تعدادی از فرمت فایل های بیت مپ شده عبارتند از: bmp، pcx،pict و... . نقطه ضعف تصاویر ترسیم شده با فرمت بیت مپ این است که با زوم کردن یا تغییر اندازه عکس از کیفیت اولیه تصویر کاسته و خط پیکسل هایی که لبه ها را ایجاد کرده اند در تصویر مشخص می شود.
? Blue Tooth: به استاندارد بی سیم که برای ارتباط برقرار کردن دوربین ها، لپ تاپ ها، کامپیوترها و موبایل ها با یکدیگر از امواج رادیویی فرکانس بالا استفاده می کند "بلوتوث" گفته می شود. برای اینکه وسایل به بلوتوث مجهز شده با یکدیگر ارتباط برقرار کنند لازم است فاصله آن ها از یکدیگر از یک مقدار خاص بیشتر نشود.
? BMP(BitMapped): یکی از فرمت های رایج گرافیکی برای کامپیوترهایی که با سیستم عامل ویندوز کار می کنند.
? Borderless: به عکس هایی که هیچ گونه حاشیه ای در اطراف خود نداشته باشند، "عکس های بی حاشیه" (Borderless) گفته می شود.
? Brightness: به ارزش یک پیکسل در تصویر الکترونیکی که میزان روشنایی خود را از سیاه به سفید نشان می دهد "روشنایی" گفته می شود. اغلب سطوح روشنایی را از 0 (سیاه) تا 255 (سفید) نشان می دهند.
? Burst Mode: به توانایی گرفتن عکس های متعدد و پشت سر هم تا زمانی که دکمه شاتر پایین نگه داشته شده است، Burst Mode گفته می شود.